مقالات آرشیو خبر ها
خائـــــــن کشـــــــی

خائـــــــن کشـــــــی

ویلیام بلیک شاعر و نقاش قرن نوزدهمی انگلیسی جمله‌ای قصار در باب خیانت دارد: بخشش دشمن آسان‌تر از بخشش دوست خائن است.

 

شاید به همین خاطر است که تیفوسی‌های یووه در شروع هر فصل، دزدی‌ها و غارت اینتر را فراموش و همه‌اش را در قالب کینه‌ای برای غلبه کردن بر آنها انباشته می‌کنند. طرفداران اصولاً دشمنی را با رقابت ترجمان می‌کنند اما در عین‌حال خیانت‌ها را هرگز نمی‌بخشند. درست مثل نفرت یوونتینی‌ها که با آن چشم بر کایزمای زلاتان نیز بستند و به جای اینترِ اغواگر او را در ماجرای جدایی‌‌اش از یووه خائـــن ابدی نامیدند.

 

خورخه آنتون ایجنت پائولو دیبالا همزمان با بالاگرفتن گسترده خبر انتقال قریب‌الوقوع موکلش به اینترناتزیوناله به بخش سردبیری توتو یووه تماس می‌گیرد و از آنها می‌خواهد که از قول او بنویسند که:

 

پائولو کاملاً روی فینال کوپا ایتالیا و ادامه بازی‌های لیگ تمرکز کرده و در حال حاضر با هیچ تیمی چه در ایتالیا و چه در خارج از این کشور توافقی نکرده است.

 

این شاید عادی‌‎ترین موضع‌گیری‌ای بود که یک مدیربرنامه می‌توانست در حق موکلش اتخاذ کند. در واقع این کم‌ترین وظیفه‌ای است که آنتون می‌تواند برای دیبالا انجام دهد. او به خوبی می‌داند که رفتن پائولو به اینتر ضربه سختی به قلب هواداران یوونتوس خواهد زد و او ابداً دوست ندارد در واپسین بازی‌های باقیمانده بانوی‌پیر شاهد هو شدن مهیب دیبالا در زمین باشد. آنتون هرگز دوست ندارند داستان تراژیک دیبالا باالاجبار با نیمکت‌نشینی و تغییر اتمسفر ورزشگاه بر علیه او و استمرار کمتر دیده شدن‌هایش در میدان و طبعاً تأثیرگذاری غیرمستقیم بر قیمت جواهر تمام شود.

 

اینکه اینتر واقعاً پالس‌هایی برای اغوای دیبالا ارسال کرده یا نه را نمی‌توان به آسانی حدس زد اما برای بر هم زدن تمرکز یووه آنهم در آستانه دیداری که اهمیتش برای اینتر نیز ‌کمتر از یووه نیست هر گمانه‌زنی‌ای مباح کرد. افعی به راحتی می‌تواند نیشی زهرآلود بر قلب بانوی‌پیر بزند و جراحتی دامنه‌دار را به کالبد آن تحمیل کند. گذشته اینتر مثل تیرگی و سیاهی رنگ‌های لباسش لکه‌دار است. آنها پیش از این نیز سابقه آسیب به یووه را کم نداشته‌اند؛ فقط یکی از شاخص‌ترین نمونه‌‎های آن وسوسه زلاتان ابراهیممویچ در روزهای سیاه و تحمیلی سال 2006 بود.

 

انتقال به پایگاه دشمنِ بالفطره؛ دشمنی که قلب بازیکن نیز سالها با همین احساس مقابلش ‌ایستاده، آنهم با ارقامی به مراتب کمتر از پیشنهاد نهاییِ یووه با چه رویکردی قابل تحلیل است؟ اگر جای دیبالا بودم به این می‌اندیشیدم که آیا تمام آن سالهایِ پر افتخار، ارزش منهدم کردن به قیمت یک انتقال نابخردانه و خائنانه را دارد؟ به گمانم پاسخ وجدان او به این پرسش قطعاً منفـــی است.

 

مهدی بن‌عطیه دوست و همبازی سابق دیبالا در یوونتوس درباره سرنوشت او نظری دیگر دارد:

 

پائولو فوتبالیست و پسری فوق‌العاده است. شخصاً دوست داشتم او را یک فصل دیگر نیز در تورین می‌دیدم. هرچه باشد او 6، 7 سال است که آنجاست و دقیقاً نمی‌دانم چه اتفاقاتی بر این جدایی تأثیر داشته. با این حال بعید و عجیب است با توجه به رقابت یووه و اینتر او را در لباس نراتزوری ببینیم.

 

دیبالا می‌تواند با چرخشی وفادارانه و با سناریویی احساسی یکبار دیگر در تورین باقی بماند و برای همیشه در حافظه‌ی تاریخی این باشگاه ماندگار شود؛ حتی می‌تواند رهسپار انگلستان، اسپانیا و حتی فرانسه شود و درخششی دوباره را از سر بگیرد؛ اما گرفتن عکس دو نفره با به‌په ماروتا و خرامیدن با پرچم نراتزوری عملاً دوران فوتبالی او را با حاشیه پیوند خواهد زد؛ سرنوشتی که بعید است پائولویِ در آستانه 29 سالگی واکنش و موضعی از سر منطق و تدبیر درباره‌اش اتخاذ نکند.

 

ارسالی از جامعه مجازی هواداران یوونتوس در ایران


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
حسین صالحی
حسین صالحی«مدیر سایت»
ارتباط با نگارنده: